طي سه دهۀ اخير، ضرورت ارتباط هرچه بيشتر و مؤثرتر مجامع علمي و پژوهشي با صنايع و سازمانها بيش از پيش آشكار و مورد تأكيد واقع شده است؛ تا جايي كه صاحبنظران، وضعيت كنوني را انقلاب دوم دانشگاهها و پژوهشگاهها مينامند،كه طي آن مراكز علمي بايد فراتر از كاركردهاي سنتي آموزش و پژوهش، كارآفرين باشند و با گسترهاي وسيعتر از دانشجويان و فارغالتحصيلان خود ارتباط و تعامل سازنده برقرار كنند. عليرغم آنكه محققان تعامل دوسويه صنعت و مجامع علمي را عامل زنده نگهداشتن روحيه تحقيق و پژوهش و نوآوري از يكسو، و ارائه افقهاي جديد براي صنعت از سوي ديگر ميدانند، متاسفانه اين پيوند خصوصاً ميان علوم انساني و صنعت در تمام جوامع و بالاخص در جوامع درحال توسعه، همچون كشور ما به خوبي صورت نگرفته است.
درسالهاي اخير باپيگيري سياستها و برنامه هاي توسعه علمي، خوشبختانه شاهد رشد قابل توجه توليدات علمي در كشور بوده ايم، ولي آنچه كه ميتواند اين رشد رابه توسعه پايدار كشور گره زده وموجب پويايي و اثربخشي مؤسسات علمي شود، بكارگيري و تجاريسازي دستاوردهاي علمي درجهت تعالي ورفاه جامعه است. تعاملات فعال، سازنده و هم افزاي مراكز علمي ـ پژوهشي با محيط پيرامون به طورعام، و صنعت به طورخاص، يكي از مباني توسعه اين مراكز و مطالبات جامعه از اين نهاد پيچيده و سرنوشتساز است.
متاسفانه عوامل متعددي از جمله تفاوتهاي ماهيتي اين دو حوزه، و همچنين نظامهاي انگيزشي متفاوت حاكم براين دو نوع سازمان سبب رشد و توسعه هر دو حوزه بدون تعامل متقابل آنها شده، و گسست عميقي را دامن زده است كه منجر به بيمفهومي و ركود كاركرد هر دو حوزه و حتي بعضاً افزايش آثار زيانبار آنها براي جامعه انساني شده است.
پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، بنا به يكي از اهداف خود در چشمانداز آتي، كه «پاسخگويي به نيازهاي علمي و فناورانۀ جامعه و تعامل سازنده در عرصه ملي، منطقهاي، آسيايي و جهاني» است، و پس از برگزاري موفق «جشنواره پاياننامه هاي برتر علوم انساني در زمينه توليد و اشتغال» در اسفندماه 96، رسالت دارد تا در جهت ابقاي اين پيوند حياتي اهتمام ورزد. همچنين با توجه به نامگذاري سال 1397 به نام «سال حمايت از كالاي ايراني»، بايد توجه داشت كه اين شعار به معناي دقيق و عميق خود خواستار ارتباطي مستحكمتر ميان انسان ايراني و صنعت ايراني است و يكي از مهمترين حوزههاي دانشي كه ميتواند به بررسي، تحليل و ارتقاي اين رابطه ياري رساند علوم انساني است. براين اساس پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، در راستاي اهداف والا و ظرفيت بيبديل خود در حوزه علوم انساني، در نظر دارد گام نخست را در مسير اين پيوند، با برگزاري نشستهاي علمي و عملياتي با پيشكسوتان و متخصصان حوزه علوم انساني و صاحبان صنايع و سازمانهاي پيشرو و موفق در سطح كشور و همچنين برپايي «همايش ملي ارتباط علوم انساني، توليد و صنعت» بردارد، تا ضمن كشف و شناسايي پتانسيلهاي موجود در هر دو حوزه و معرفي الگوهاي موفق در پيوند اين دوحوزه، به راهكارهايي براي تعامل پربار حوزه علوم انساني و صنعت دست يابد.
محورهاي همايش:
ارزيابي انتقادي و تحليل
مطالعات تطبيقي و برون مرزي
بررسي چالش ها و موانع
بررسي امكان ها و ظرفيت سنجي
ارائه راه كارهاي علمي، فني، بومي
در خصوص ارتباط حوزه هاي مختلف علوم انساني (حقوق، علوم سياسي، تاريخ، اقتصاد، مديريت، علوم اجتماعي، فرهنگ، روان شناسي، اخلاق، علوم تربيتي) با توليد و صنعت
محورهاي فرعي همايش ملي " ارتباط علوم انساني، توليد و صنعت "
محورهاي حقوق،تاريخ، علوم سياسي، توليد و صنعت
1-1) سير تطور بنگاه هاي توليدي – صنعتي در دوره معاصر
2-1) نقش نخبگان سياسي در توسعه صنعتي
3-1) تأثير سياست در فرآيند صنعت
4-1) وظايف اساسي دولت در قبال بخش صنعت
محورهاي اقتصاد،مديريت،توليد و صنعت
1)پتانسيلهاي علوم انساني و اجتماعي در آسيبشناسي سازوكار توليد ملي
1-1) در حل مسائل زيرساختاري توليد و صنعت ايران
2-1) در حل مسائل نهادي توليد و صنعت ايران
3-1) در حل مسائل سياستگذاري توليد و صنعت ايران
4-1) در حل مسائل بنگاهداري توليد و صنعت ايران
2) ارزيابي انتقادي رابطه علوم انساني و اجتماعي و صنعت در ايران
1-2) ارتباط دوسويه توليد علم دانشگاهي و توليد صنعتي در ايران
2-2) نقد سياستگذاري علم در ايران
3-2) نقش دانشگاه در تأمين منابع انساني مورد نياز صنعت و تشويق كارآفريني در ايران
4-2) مشكلات ساختاري و زيرساختاري دانشگاه و نقش آن در توسعه صنعتي ايران
5-2) نقش و ماهيت علومانساني و اجتماعي به عنوان عامل رشد توليد
3) مطالعه تطبيقي و بررسي تجربه كشورها در رابطه علوم انساني و اجتماعي و صنعت، براي شناخت:
1-3) نحوه تأمين منابع انساني مورد نياز صنعت
2-3) مقايسه فرآيندهاي توسعه صنعتي
3-3) مباني فكري و نظري در ايجاد ساختارهاي پويا و منعطف در توليد
4-3) نقش دولت و نهادهاي پولي و مالي در توسعه صنعتي
محورهاي علوم اجتماعي، فرهنگ، توليد و صنعت
1-1)چالشها و موانع ارتباط صنعت و دانشگاه تا به امروز
2-1)تجارب برون مرزي و مدلهاي فراگير ارتباط علوم انساني و صنعت در دنيا
3-1)روش ها، موضوعات و مشكلات موجود در مهارت افزاي شتههاي علوم انساني براي ارتباط با صنعت
4-1)خللها و موانع ارتباط صنعت، دانشگاه و جامعه
5-1) بررسي ابعاد اجتماعي صنعت (صنايع بزرگ، صنايع كوچك و كسب و كارها، صنعت فرهنگ و ... ) در سه سطح كلان و نظامات اجتماعي، در سطح سازمان و صنايع، در سطح خرد و روابط نيروي انساني
محور هاي روان شناسي، اخلاق، علوم تربيتي، توليد و صنعت
روانشناسي و بهره وري صنعتي و سازماني
روانشناسي و بهزيستي شغلي (بالندگي فردي، گروهي و سازماني)
روانشناسي و توسعه توليد ملي (كيفيت توليد و كميت مصرف)
كيفيت زندگي و موازنه آن با كار
سازمانهاي دوستدار خانواده و بالندگي سازماني
مكانسنجي روانشناسي مثبتگرا (تابآوري، سرسختي، نشاط، اميد و...) در محيطهاي صنعتي و سازماني
چالشهاي اخلاق، عدالت، تبعيض، و .. از ديد منابع انساني، مديران سازماني و سرمايهگذاران صنعتي سازماني
چالشهاي فراروي نظام صنعتي نوين در دنياي معاصر و ظرفيتهاي دانش روانشناسي در پاسخ به آن
چالشها و امكانات پيش روي كارآفريني، خلاقيت و نوآوري در صنايع و سازمانها
چالشها و امكانهاي فرا روي تعهد، تعلق، تمدن و رضايت شغلي
چالشها و امكانهاي تربيت شهروند سازماني در ايران در مقايسه با سايركشورهاي توسعه يافته
چالشهاي تربيت و مشاوره شغلي در ايران در مقايسه با سايركشورهاي توسعه يافته