مرز يك واقعيت اجتماعي، سياسي، محصول تاريخ، سياست، قدرت و فضاهاي اجتماعي و فرهنگي ميباشد كه داراي كاركردها و نقشهاي متنوع و متغير است. مرزها پديدهي اجتماعي و فضايي پيچيدهاي هستند كه در پوياييشان قابل درك هستند. اين ويژگي، مرزها را به نقطهي تلاقي مجموعهي گستردهاي از رشتههاي علوم انساني بدل كرده است. در اين ميان جامعهشناسي، مرز را در زمينهها و دلالتهاي اجتماعي، سياسي، فرهنگي، اقصادي و فضايي متنوع و متكثر آن درك ميكند. زمينهها و سطوح مورد مطالعه، طيف گستردهاي از موضوعات، از قبيل صورتبنديهاي مفهومي، تاريخي، ساختاري، كارگزاران و زيست-جهانهاي مردمي را دربر ميگيرد. امروزه مرزها به لحاظ فرهنگي مورد بازانديشي قرار گرفته است. جريان افراد، كالاها، اطلاعات و پيامدهاي اين فرايندها يكي از زمينههاي بازانديشي در مطالعات جامعهشناختي مرزها است كه فرمهاي مختلفي، در قالب اشكال سياسي و مادي و غيرسياسي و غيرمادي به خود ميگيرند. بنابراين، بازاندشي مفهوم مرز، به شيوههاي جديد فراتر از دوگانگيهاي فرصت/تهديد، امنيت/ناامني، امكانات جديدي را به روي وضعيتهاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي خواهد گشود. هدف فوق، مستلزم ايجاد فضايي گشوده براي بحث از تنشها، چالشها و امكانات حول مرزها است، ديالوگي متكثر، باز و متنوع بر سر تحرك افراد و ايدهها، هويتها، زيست-جهان و مناسبات سياسي و اشكال جديد كار، مصرف و سرمايه. از اين رو، تنها راه شناخت ميدان مرزي، گشودن آنها به روي ايدهها و مردم است.
با توجه به آنچه گفته شد، ميدان مطالعاتي مرزها در ايران با محدوديتهاي انديشگي، رشتهاي و نهادي گستردهاي همراه بوده است. بيشتر اين مطالعات محصور در حوزهي جغرافياي سياسي، انتظامي، بينالمللي و سياسيِ صرف بوده است. اين در حالي است كه مرزهاي سياسي در ايران، بهلحاظ فرهنگي مرزهاي گشودهاي هستند كه نشان از فضاي گستردهي ايران فرهنگي دارند. بر اين اساس، مرز بيشتر از آنكه بهمعناي امتناع باشد، فضايي حياتي و زيستهي زيست-جهانها و فرهنگهايي است كه حيات و چالشهاي آنها موضوعاتي ملي است.
هدف همايش ملي جامعهشناسي مرز، طرح امكان ديالوگ بين سطوح ملي و محلي، سياستگذاريهاي كلان و پاسخها و پرسشهاي خرد، برنامههاي توسعه و حضور و غياب زيست-جهانهاي مرزي است. ابزارهاي دستيابي به اين اهداف، متضمن طرح محورهاي گسترده، متنوع و بههم مرتبطي است كه جهان سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي مرزها را در كليت آن (شامل مفهومسازيها، تاريخ و ساختارها، زيست-جهانها و سياست) فرا بگيرد. بر اين اساس، محورهايي تدوين شدهاند كه هر كدام از آنها براي خود و به گونهاي مستقل، سرشار از چالشها، تنشها و امكانات آيندهنگرانه است.
محورهاي همايش:
مطالعات مرز: ابعاد مفهومي و نظري
- تاريخ و سياست هاي توليد مرز - مرز و نظريه ي اجتماعي - مرز و مطالعات فرهنگي - مرز و مطالعات پسااستعماري - مرز و مرزباني، اديان و قرابت هاي فرهنگي
تجربه ي زيسته ي مرزنشيني
- هويت و زندگي مرزي - مرز و تغييرات سبك زندگي - معيشت مرزي و دگرديسي مناسبات اجتماعي - مرز و برساخت «كولبري»: كولبران، فرودستانِ مناطق مرزي - مرز و گروه هاي اجتماعي (جوانان، زنان، كودكان، سالخورگان و غيره)
جوامع محلي و سياست هاي توسعه
- برنامه هاي توسعه و مناطق مرزي - مناطق مرزي و دوئاليسمِ سرمايه گذاري/امنيت - حكمراني و مديريت جوامع محلي - ابعاد حقوقي زندگي مرزنشيني - چالش هاي نهادهاي انتظامي، مسائل مرزنشينان و حكمراني
مرز و نهاد هاي اجتماعي
- وضعيت آموزش در جوامع مرزي - مرز و تحول ساختار خانواده - بازنمايي مرز در رسانه هاي همگاني - مرز و تغييرات جمعيتي - مهاجرت و پايداري جمعيت در مناطق مرز