همایش بین المللی آموزه های دینی و مسئله نفس و بدن

همایش بین المللی آموزه های دینی و مسئله نفس و بدن

محور همايش مسئلۀ زير است:

كدام ديدگاه متافيزيكي دربارۀ مسئلۀ نفس و بدن ـ مانند دوگانه‌انگاري يا مادي‌انگاري ـ بهتر مي‌تواند آموزه‌هاي ديني مربوطه مثل معاد، برزخ، فرشتگان و وحي را تبيين كند؟

چند تعريف:

1. آموزه‌هاي ديني: باورهايي كه بنياد اعتقاد ديني دانسته مي‌شوند يا در منابعي كه معتبر دانسته مي‌شوند مانند تورات، انجيل و قرآن، بيان شده‌اند.

2. آموزه‌هاي ديني مربوط به نفس: آموزه‌هاي ديني‌اي كه لوازم انسان‌شناختي دارند، براي مثال، آموزۀ برزخ مستلزم انسان‌شناسي‌اي است كه بر اساس آن، شخص پس از مرگ باقي مي‌ماند و با ساير اشخاص در آن جهان ارتباط برقرار مي‌كند و غيره.

3. ديدگاه متافيزيكي: ديدگاهي كه از اصل وجود و عدم يا چگونگي وجودِ آن چيز سخن مي‌گويد؛ مثلاً واقع‌گرايي در مورد كليات ديدگاهي متافيزيكي است كه كليات را در خارج موجود مي‌داند و اصالت تسميه در مورد كليات ديدگاهي متافيزيكي است كه كليات را در خارج موجود نمي‌داند. افلاطوني‌مآبي تقريري از واقع‌گرايي است كه كليات را به صورت امور غيرفيزيكي يا هويات انتزاعي در خارج موجود مي‌داند.

4. مسئلۀ نفس و بدن: مسئله‌اي متافيزيكي دربارۀ ذهن/نفس و ارتباط آن با بدن كه به پرسش‌هاي زير مي‌پردازد: آيا ذهن/نفس وجود دارد؟ آيا حالات ذهني وجود دارند؟ رابطه ميان حالات ذهني و حالات دستگاه عصب مركزي چيست؟ آيا حالات ذهني علاوه بر حالات فيزيكي‌اند؟ امور ذهني و فيزيكي چگونه متمايز مي‌شوند؟

بيان مسئله

مسئلۀ مورد نظر در اين همايش هيچ يك از امور زير نيست:

1. اثبات آموزه‌هاي ديني مربوط به نفس از طريق براهين فلسفي، مانند تلاش براي اثبات صدق معاد از طريق براهين فلسفي. مقالاتي كه به اين موضوعات مي‌پردازند، پذيرفته نمي‌شوند.

2. بحث فلسفي صرف از مسئلۀ ذهن و بدن؛ براي مثال، صورت‌بندي استدلالي براي دوگانه‌انگاري بدون ملاحظۀ ارتباط اين ديدگاه با آموزه‌هاي ديني در همايش ما پذيرفته نمي‌شود.

آنچه در همايش مد نظر است، پژوهش زير است:

3. بيان ديدگاه‌هاي فلسفي مربوط به رابطۀ نفس و بدن و لوازم آنها براي آموزه‌هاي ديني مربوط. براي مثال، نويسنده مي‌تواند تقريري از دوگانه‌انگاري (براي مثال، ديدگاه ابن سينا، آگوستين، دكارت يا ديدگاه خود نويسنده) را صورت‌بندي كند، سپس ببيند كه اين ديدگاه چگونه مي‌تواند يك آموزۀ ديني خاص مانند معاد را تبيين كند. در اين رويكرد، يك نظريۀ فلسفي خاص دربارۀ نفس و بدن بررسي مي‌شود تا روشن شود كه (1) آيا با معاد ـ براي مثال ـ سازگار است يا نه و (2) اگر سازگار است، با چه نوع معادي سازگاري دارد؛ معاد جسماني يا روحاني؟

يا نويسنده مي‌تواند جزئيات ديني يك آموزۀ خاص را بيان كند و استدلال كند كه نظريۀ خاصي دربارۀ مسئلۀ نفس و بدن بهترين تبيين را از آن جزئيات به دست مي‌دهد. براي مثال، مي‌توان آموزۀ معاد را با جزئياتي كه در متون مقدس آمده است، بيان كرد، سپس نظريه‌اي را دربارۀ نفس و بدن بررسي كرد كه بهترين تبيين را از آن ارائه مي‌دهد. در اين صورت، چند نظريۀ بديل را بايد مقايسه كرد تا روشن شود كه كدام يك از آنها تبيين بهتري را از آموزۀ مورد نظر در اختيار مي‌گذارند.

نظرات